در سالهای اخیر، همراه با توسعه منسوجات تکنیکی، پارچه های اسپیسر به عنوان محصولی جدید در بین منسوجات تولید شده اند. پارچه های اسپیسر، در واقع از دو لایه پارچه مجزا تشکیل شده اند که توسط یک لایه رابط از مونوفیلامنتها به یکدیگر متصل شده اند. وجود لایه میانی باعث ایجاد ضخامت (بعد سوم) در این نوع پارچه ها شده و خصوصیات عالی مکانیکی آنها در راستای ضخامت، سطح وسیعی از کاربرد آنها را در موارد گوناگون بوجود آورده است [1]. در واقع از آنجا که الیاف در ساختارهای حلقوی بافت پارچه های سه بعدی، نه تنها در راستای سطح، بلکه در جهت ضخامت نیز وجود دارند، قابلیت فشردگی و برگشت پذیری بسیار عالی داشته [۲] و همچنین خصوصیات تعدیل یا تنظیم حرارتی، انتقال و جذب رطوبت و نفوذپذیری هوا در آنها بسیار عالی تر از پارچه های معمول می باشد [۳].
یکی از مهمترین خصوصیات مطرح شده برای این نوع منسوجات، مقاومت فشاری و توزیع یکنواخت فشار در آنها است که به نوع الياف، زاویه و دانسیته (تراکم) حلقه نخهای اسپیسر موجود بستگی دارد [۴]. در فشارهای بالا یا در ضربات ناگهانی بدلیل تغيير شكل این حلقه نخها، انرژی ضربه جذب شده و به سمت نخهای اسپیسر مجاور پخش می شود و هنگامی که فشار برداشته می شود پارچه به حالت اولیه بر می گردد [۳].
در حقیقت وجود قابلیت فشردگی و ارتجاعیت در راستای عرض این نوع پارچه ها باعث شده تا بتوان از آنها جایگزین قابل قبول برای فوم هائی چون نئوپرن و پلی اورتان استفاده کرد.
یکی دیگر از مهمترین موارد استفاده از چنین منسوجاتی کاربرد آنها به عنوان ضربه گیر در کفشهای ورزشی است. بطور مثال برای ساخت کف، زبانه، ساق و یا به عبارت دیگر در قسمتهای داخلی کفش برای واکنش و حمایت دینامیکی پای کاربر از آنها استفاده می شود [۶].
پارچه های اسپیسر به عنوان پیشرفت جدیدی در منسوجات پزشکی نیز مطرح هستند. از این پارچه ها برای درمان زخمها و جراحت های شدید و همچنین جلوگیری از بروز زخمهای مزمن ناشی از فشار استفاده می شود [۷]. بعلاوه بانداژهای تهیه شده از این نوع پارچه ها بدلیل توزیع یکنواخت فشار، در درمان تورم های مزمن موثر واقع شده اند [۲]. در واقع بدلیل وجود چنین خصوصیات ویژه در پارچه های اسپیسر از آنها به منظور کاهش و یا تعدیل نیروی فشاری، در زمینه های مختلف استفاده می شود.
پارچه های سه بعدی یا اسپیسر
طبق تعریف کاس در سال ۲۰۰۰، پارچه های اسپیسر بسیار شبیه به ساندویچ و یا به عبارتی ترکیبی از دو لایه پارچه کامل و لایه سومی که مابین آنها قرار گرفته، می باشد. (شکل ۱-۱) [۲]. رایج ترین نوع این پارچه ها، بصورت پارچه هائی با نخ های خاب بریده نشده می باشد که شامل دو لایه پارچه جداگانه با نخ هائی که در بین آنها قرار گرفته، می باشد. [۲]
شکل 1-1. نمایی از پارچه اسپیسر [2]
در تولید پارچه های پرزدار یا دوبل پرز (دو طرف پرزدار) توسط بافتهای حلقوی، دو لایه جداگانه ایجاد می شود که توسط نخهای پایل ( خاب) موجود این دو لایه به یکدیگر متصل می شوند. چنانچه این نخهای خاب از وسط بریده شوند دو پارچه کاملا جداگانه با یک سطح پرزدار حاصل می شود. اما در سالهای اخیر، کاربرد بدون برش این پارچه ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است، زیرا وجود خاب در این قبیل از پارچه ها یک ساختار سه بعدی به پارچه می دهد و همچنین باعث ایجاد یک درجه (میزان قابلیت فشردگی و ارتجاعیت در راستای عرض آن می شود. به همین دلیل می توان از این پارچهها به عنوان یک جایگزین قابل قبول برای فوم هائی چون نئوپرن و پلی اورتان استفاده کرد [۶]. در واقع با کاربرد این نوع پارچه ها دیگر نیازی به پارچه های لامینت شده و یا پارچه های پشت فوم وجود نداشته و بنابراین باعث کاهش قیمت و افزایش راندمان تولید می شود.
بدلیل خواص بی نظیر این پارچه از آنها می توان در صنایع مختلفی چون صنایع خودرو، منسوجات پزشکی، منسوجات تکنیکی و صنعتی، ژئوتکستایل، لباس های ورزشی، محصولات امنیتی و حفاظت محیط زیست نیز استفاده کرد [۲].
تکنولوژی تولید پارچه های اسپیسر
با تمایل مجموعه نساجی به سمت برآورده شدن نیاز بازار، کارخانجات تولیدی با درخواست های خاص تری روبرو می شوند. در این رقابت ایجاد شده، موضوع مهم آن است که بتوان محصولاتی ارائه داد که از نظر راندمان در رنج بالاتری از محدوده های معمول باشند.
یکی از صنایع پاسخگو به این درخواست ها، کارخانجات بافندگی حلقوی و پارچه های حلقوی بافت می باشند [۲]
با ابداع یک سری روشهای جدید و با ایجاد اصلاحات و تغییراتی که بر روی ماشین های حلقوی تاری از نظر گیج و میله سوزن انجام می گیرد می توان پارچه های اسپیسر با اشکال متفاوت تولید کرد [۲]. از سوی دیگر توجه به این نکته قابل اهمیت است که تنوع پارچه های تولید شده در این سیستم بسیار زیاد بوده و این موضوع در تولید پارچه های اسپیسر حائز اهمیت است [۸].
بافتهای حلقوی، در حقیقت تشکیل یک ساختار نساجی (منسوج) از طریق ایجاد حلقه از نخ ها می باشد که در این مورد دو ساختار تاری و پودی وجود دارد. ساختار پارچه های حلقوی تاری به سه روش طبقه بندی می شوند. روش اول طبقه بندی بر اساس نوع ماشین های بکار برده شده بصورت تریکو یا راشل میباشد.
در ماشین های تریکو تراكم سوزنها پایین می باشد و بنابراین در آنها پارچه های ساده تر تولید می شوند. در حالی که ماشین های راشل، قابلیت تولید ساختارهای بسیار پیچیده تری را دارند، اما سرعت تولید آنها بدلیل گیجهای بالا، پائین می باشد. زیرا با افزایش گیج، ظرافت نخ کاربردی افزایش یافته و بهمین دلیل سرعت تولید کاهش می یابد [۲]. یک کاربرد عمومی این قبیل ماشین ها، تولید پارچه اسپیسر یا پارچه های دوبل پلاش (دو طرف پرزدار) می باشد [۶].
دومین روش طبقه بندی ساختارهای حلقوی تاری بر اساس تعداد میله های راهنما یا دسته نخ های موجود می باشد. با افزایش تعداد میله ها ثبات پارچه تولیدی افزایش یافته و همچنین تراکم نیز افزایش می یابد . این نکته قابل توجه است که حتی از طریق یک میله هم امکان تولید پارچه وجود دارد اما پارچه تولید شده بسیار ضعیف و ناپایدار بوده و معمولا کاربردی ندارد. اما برای تولید ساختارهای پارچه هائی که جزء تشکیل دهنده پارچه های اسپیسر هستند، استفاده می شود.
برای داشتن یک پارچه توپر با دو میله، بایستی هر دو میله بطور کامل نخ کشی شوند بطوری که در هر ردیف بایستی هر دو میله دارای نخ باشند. در پارچه های اسپیسر ممکن است از پارچه های تو پر یا سوراخدار بطور مستقل و یا به عنوان یک جزء اصلی برای هر دو دسته پارچه لایه زیر و رو) بکاربرده شده در این نوع پارچه ها استفاده شود و این بدان معنی است که هر روی پارچه می تواند ساختاری متفاوت داشته باشد (مثلا روی پارچه مانند شکل ۲ – الف و پشت پارچه مانند ۲-ب باشد) [۲]
الف | ب |
شکل 2. نمونه هایی از پارچه های توری مانند با دو میله راهنما [2]
آخرین روش دسته بندی این ساختارها بر اساس تعداد میله سوزن استفاده شده در هر ماشین می باشد. ماشین های تریکو معمولی (ساده) دارای یک دسته سوزن هستند که همزمان حرکت می کنند. ماشین های تریکو سیمپلکس نیز دارای دو میله سوزن هستند که بصورت یک در میان بافت می زنند. بنابراین پارچه های تولید شده بر روی این ماشین دارای تنها یک لایه هستند. ماشین های راشل نیز ممکن است دارای یک یا دو دسته سوزن باشند پارچه های یک میله سوزن در دو طرف متفاوت به نظر می رسند و دو لایه مشخص ندارند. پارچه های دو میله سوزن راشل و پارچه های ساده ایجاد شده توسط ماشین تریکو با دو میله سوزن، متفاوت هستند. در پارچه های دو میله سوزن راشل دو دسته سوزن موازی وجود داشته و عمل بافت در آنها بصورت متناوب است. بنابراین سوزن های جلو و عقب دو لایه مجزا می بافند و نخ عبوری از جلو و عقب، این دو لایه را به یکدیگر متصل می کند.
تولید پارچه اسپیسر بر روی ماشین های حلقوی پودی
پارچه های اسپیسر، در واقع دو لایه پارچه مجزا هستند که توسط یک لایه رابط به یکدیگر متصل شده اند. در ماشین
های حلقوی پودی با دو دسته سوزن، قابلیت تولید دو لایه مجزا از پارچه که توسط حلقه های نیم بافت به یکدیگر متصل می شوند، وجود دارد. این نوع پارچه ها بسیار شبیه به یک پارچه دو رو هستند اما می توانند به عنوان یک پارچه اسپیسر نیز معرفی شوند.
با ایجاد یک سری تغییرات در مجموعه (ترکیب) حلقه هائی که دو لایه را به یکدیگر متصل می کنند، می توان پارچه های اسپیسر را توسط ماشین های صفحه و سیلندر تولید کرد. در تمامی این روش ها نیاز به استفاده از حداقل سه دسته نخ متفاوت در هر رج می باشد که این سه دسته شامل:
- نخ برای سوزنهای سیلندر
- نخ برای سوزن های صفحه
- نخ اسپیسر که معمولا مونو فیلامنت است.
فاصله بین دو پارچه را نیز می توان با تنظیم ارتفاع صفحه که نهایتا باعث تغییر ارتفاع (طول) نخ خاب می شود، مشخص کرد.
دو روش برای تولید پارچه های اسپیسر در این نوع ماشینها، توسط آنوند ارائه شده است. این روش ها با استفاده از سوزنهای پایه کوتاه و بلند می باشد که این سوزنها بصورت اینترلاک تنظیم شده اند.
در روش اول توسط دو تغذیه کننده عمل نیم بافت روی سوزنهای پایه کوتاه و بلند صفحه وسیلندر بصورت یک در میان و برای اتصال دو لایه به یکدیگر انجام می گیرد، و توسط دو تغذیه کننده دیگر نیز عمل بافت روی سوزنهای پایه کوتاه و بلند صفحه بصورت یک در میان انجام شده و بهمین ترتیب، با دو تغذیه کننده دیگر روی سوزنهای پایه کوتاه و بلند سیلندر نیز عمل بافت صورت می پذیرد.
روش دوم براساس بافت دورو روی سوزنهای صفحه و سیلندر می باشد. در این روش یک تغذیه کننده خاص با دو
سوراخ مورد نیاز می باشد که قادر به بافت دو نخ باشد.
لازم به یاد آوری است که ماشین های گردباف را نیز می توان جزء گروه ماشین های صفحه و سیلندر و ماشین های پرل دو سیلندر قرار داد. (شکل 3) علاوه براین در ماشین های پرل نیز تنها یک دسته سوزن وجود دارد، اما این سوزنها، سوزنهای دو طرفه (دو زبانه می باشند. بنابراین امکان بافت دو پارچه جداگانه با یک لایه متصل کننده در آنها وجود دارد، اما بدلیل وجود تغذیه کننده های کمتر و سرعت پایین در این نوع ماشین ها، امروزه از آنها استفاده چندانی نمی شود [۲].
شکل 3. پارچه گردباف دورو [2]
در یک ماشین حلقوی بافت تخت نیز امکان تولید دو نوع پارچه اسپیسر وجود دارد: ا دو ساختار مستقل که با نخهای عرضی بهم متصل شده اند. ۲ دو ساختار پارچه مستقل که با یک لایه پارچه ای بهم متصل شده اند.
در نوع اول که بیشتر مورد نظر است، از طریق استفاده از نخ های خاب بر روی سوزنهای جلو و عقب برای اتصال دو لایه مستقل پارچه، امکان تولید این نوع پارچه بوجود می آید. محدودیت این روش در این است که هنگام تولید دو لایه مجزا که بوسیله نخ های رابط به یکدیگر متصل می شوند، فاصله بین دو سوزن مشخص کننده فاصله بین دو لایه می باشد. بنابراین با قرار گرفتن دو سوزن در یک فاصله مناسب از یکدیگر، امکان تنظیم فضای بین دو لایه وجود دارد اما این فاصله توسط تنظیمات ماشین مشخص می شود و به همین دلیل به یک محدوده ضخامت بین ۲-۱۰ میلیمتر محدود می شود. در ماشین های صفحه و سیلندر، امکان استفاده از دو نوع نخ متفاوت و ایجاد دو نوع ساختار کاملا متفاوت در هر روی پارچه وجو دارد. (شکل ۴)
شکل 4. نمونه پارچه های تولید شده در ماشین های حلقوی پودی مجهز به سیستم ژاکارد [2]
پارچه نشان داده شده، دارای دو لایه پارچه مجزائی است که با استفاده از حلقه های متفاوتی که توسط نیم بافت ها ایجاد شده به یکدیگر متصل شده اند.
پارچه های اسپیسر تولید شده توسط ماشین های حلقوی تاری
تولید پارچه های اسپیسر بر روی ماشین راشل با حداقل دو میله سوزن امکان پذیر است. این نوع ماشین شباهت بسیار زیادی به ماشین های تخت بافی دارد که در آنها از یک دسته سوزن در جلو و یک دسته سوزن در عقب استفاده شده است.
در این ماشین راشل، دو لایه خارجی تولید می شود که این دو لایه ممکن است یکسان یا متفاوت باشند. سپس این دو لایه توسط نخ های خابی که بطور منظم از یک میله سوزن به میله سوزن دیگر تغییر جهت می دهند به یکدیگر متصل می شوند [۲]
شکل ۵ یک نمایش از تنظیمات اصلی بکاربرده شده در ماشین های حلقوی راشل برای تولید پارچه اسپیسر می باشد[۳].
شکل 5. نمایی از ماشین راشل دومیله سوزنی [3]
در شکل ۵ میله های راهنمای ۱و ۲ بر روی سوزنهای جلوئی، پارچه روئی را بافت می زنند در حالی که میله های راهنمای ۵ و ۶ برروی میله سوزنهای عقبی پارچه پشت را می بافند. میله راهنماهای ۳ و ۴ نیز نخهای اسپیسر را روی هر دو میله سوزن می بافند [۳].
در واقع پارچه های اسپیسر، از ۵ یا بیشتر دسته نخ تاری که بطور جداگانه بر روی چله های مجزا پیچیده شده اند، تشکیل می شوند. این نخهای تار از طریق میله راهنماهای مربوطه به یکی از میله سوزنها و برای تشکیل یکی از ساختارهای زمینه رو یا پشت، تغذیه می شوند. دیگر دسته نخ های تار باقیمانده نیز از طریق یک یا بیشتر میله راهنماهای موجود به طور یک در میان به میله سوزن های دیگر تغذیه شده و بین دو لایه کشیده شده و بصورت داخلی با آنها بافت می روند تا دو ساختار زمینه (دولابه) در یک فاصله معین از یکدیگر و به موازات یکدیگر نگه داشته شود. هر کدام از ساختارهای زمینه شامل یک دسته از نخ های زمینه مثلا پلی استر تکسچره و یک دسته از نخهای کشسان مانند نخهای الاستیک لاکرا می باشند که بصورت حلقوی تاری” با یکدیگر بافت می روند. اجزاء خاب نیز در این نوع پارچه ها معمولا از نخهای کشسان بوده و این نخها در بین زیر ساختارهای زمینه و در جهات نامنظم (بازوایای متفاوت) قرار گرفته و باعث ایجاد قابلیت فشرده شدن و قابلیت برگشت پذیری (ارتجاعیت در این پارچه ها می شوند. از طرفی بدلیل وجود نخهای الاستیک و کشسان در ساختار زمینه، این پارچه ها قابلیت کشسانی خوبی هم خواهند داشت. بنابراین در مجموع می توان گفت در این نوع پارچه ها با یک ساختار کشسان مرتجع روبرو هستیم [۶].
در پارچه های اسپیسر تولید شده حلقوی تاری، انعطاف پذیری بیشتری نسبت به پارچه های تولید شده در ماشینهای دیگر حاصل می شود زیرا در ماشین های راشل امکان استفاده از محدوده وسیعتری از تکس نخ وجود داشته و بنابراین سرعت تولید آنها نسبت به ماشین های صفحه و سیلندر، وی-بد و پرل افزایش یافته و از طرفی، قابلیت تنظیم فاصله بین دو میله سوزن وجود داشته و بنابر این دامنه وسیع تری برای انتخاب ضخامت فاصله بین دو لایه بوجود میآید. و علاوه براین، قابلیت استفاده از میله راهنماهای بیشتری وجود دارد [۱۱]. بطور مثال در این نوع ماشینها حتی از ساختارهائی با ۶ یا ۷ میله راهنما نیز استفاده می شود. ساختارهای ۶ میله ای شامل دو دسته نخ خاب و ساختارهای ۷ میله ای شامل سه دسته نخ خاب منوفیلامنتی می باشند [۶]. در جدول ۱ مزایا و معایب پارچه های اسپیسر تولید شده در هر نوع از ماشین های بحث شده به اختصار آمده است [۲]
جدول 1. مقایسه خصوصیات پارچه های اسپیسر تولید شده در ماشین های مختلف [2]
تجسم نمونه پارچه های اسپیسر تولید شده در ماشین های راشل دو میله سوزن
در این قسمت دو تجسم ارائه شده از پارچه های تولید شده بر روی یک ماشین حلقوی تاری از نوع راشل دو میله سوزن شرح داده می شود. در این نمونه ها دو میله سوزن به طور مستقل و بصورت پشت به پشت نسبت به یکدیگر تنظیم شده و ۷ میله راهنما برای تغذیه نخ های تار به میله سوزن ها وجود دارد، که میله سوزنها با عبارتهای جلو و عقب و میله راهنماهای نخ بصورت عددی تعریف شده اند.
بطور معمول هر میله سوزن، یک سری از سوزنهای هم ردیف را حمل می کند و هر میله راهنما یک سری چشمه راهنما را حمل می کند. میله های راهنما و میله سوزنها گیج های یکسانی دارند. برای مثال تعداد یکسانی سوزن و چشمه های راهنما در یک اینچ وجود دارد. برای تولید این نوع پارچه ها، ماشین راشل مربوطه بایستی دارای یک گیج نسبت ظریف، ترجیحا ۲۰ سوزن در اینچ و یا بیشتر باشد [۶]. تجسم یک نمونه با دو دسته نخ خاب و ۶ میله راهنما
شکل ۶ یک تجسم از پارچه سه بعدی را نشان میدهد که از یک ساختار ۶ میله ای بروی ماشین راشل معمولی با دو میله سوزن، تشکیل شده است. شکل ۷ یک نمای سه بعدی از ساختار خاب پارچه را نشان می دهد . شکل ۸ و۹ نیز دو نمای عرضی متفاوت از پارچه مورد نظر را نشان می دهند.
بر طبق تجسم ارائه شده در شکل ۶، ۶ میله از ۷ میله راهنمای موجود در ماشین بکار گرفته شده است، که هریک از میله راهنماهای او ۷ بطور کامل توسط نخ های الاستیک زمینه ۳۲ و ۴۲ نخ کشی شده و میله راهنماهای ۲و۶ نیز بطور کامل توسط نخهای زمینه ۳۴ و ۴۰ از دو چله دیگرنخ کشی میشوند. میله راهنماهای ۳ و۵ نیز بطور مشابه توسط نخهای خاب ۳۶ و ۳۸ از دو چله تار دیگر نخ کشی شده اند و میله راهنمای ۴ نیز خالی می ماند. به عنوان یک یا هر دو نخ زمینه ۳۴و ۴۰ می توان از نخهای پلی استر تکسچره شده استفاده کرد، زیرا نخهای تکسچره شده باعث افزایش قابلیت کششی پارچه می شوند. برای نخ های ۳۲ و ۴۲ نیز می توان از نخهای کششی مرسوم مانند نخ الاستومری لایكرا استفاده کرد. نخهای خاب ۳۶ و ۳۸ نیز ترجیحا بایستی نسبتا سفت تر از نخ های زمینه باشند و در عین حال به اندازه کافی انعطاف پذیر و برگشت پذیر باشند تا خصوصیات مناسب فشردگی و برگشت پذیری این پارچه ها در جهت ضخامت بدون تاثیر گذاری روی زیردست سطوح بیرونی پارچه، به حد مطلوب خود برسد. برای این منظور، نخهای منوفيلامنتی پلی استر ترجیح داده می شوند. نمره نخ های خاب و زمینه مورد استفاده نیز ممکن است، بسته به وزن، زیر دست و کاربرد نهائی آنها متفاوت باشند اما بدلیل آن که در بیشتر موارد این نوع پارچه ها به منظور لباس و پوششهای بدن بکار می روند، نخهای منو فیلامنتی نسبتا ظریف (دنیرهای پائین) مثلا در محدوده ۳۰-۴۰ دنیر ترجیح داده می شوند، تا بدین وسیله اثر نخهای منو فیلامنتی روی احساس زیردست پارچه به حداقل برسد.
شکل 6. ساختار حلقه ای نمونه تجسم شده [6]
شکل 7. نمای سه بعدی نمونه [6]
شکل 8. نمای عرضی پارچه |
شکل 9. نمای عرضی دیگری از نمونه [6] |
در شکل ۶، نقاط تک ۴۴ در ردیفهای افقی از میله سوزن جلو F نشان دهنده تشکیل چندين رج منوالی از ساختار زمینه رو (جلوئی) و نقاط تک ۴۶ در ردیف های افقی فاصله دار از نقاط میله سوزنهای عقب (B)، نشاندهنده تشکیل چندین رج متوالی از ساختار زمینه پشت (عقبی می باشند.
مطابق با این تجسم، میله راهنماهای او ۲ دسته نخ های زمینه مربوط به خود یعنی ۳۲ و ۳۴ را به سوزنهای ۴۴ از میله سوزن جلو تغذیه می کند تا در طول تشکیل هر رج از ساختار زمینه جلوئی این نخها روی هر سوزن ۴۴ تشکیل حلقه دهند. میله راهنماهای ۶ و ۷ نیز نخهای زمینه مربوط به خود یعنی نخهای ۴۰ و ۴۲ را به سوزنهای ۴۶ از میله سوزن عقب تغذیه می کنند تا در طول تشكيل هررج متوالی از زیر ساختار زمینه عقبی (پشت)، نخهای مربوطه روی هر سوزن از میله سوزن عقب تشکیل حلقه دهند.
میله راهنمای ۳ نیز مجموعه نخ های خاب موتر فیلامنتی ۳۶ را به همراه دارد و نسبت به هردو میله سوزن جلو و عقب حرکت رفت و برگشتی انجام میدهد. بدین وسیله نخهای ۳۶ بطور متناوب روی سوزنهای جلوئی ۴۴ و سپس روی سر زنهای عقبی ۴۶ و در طول تشكيل رجهای متوالی از ساختارهای زمینه جلو وعقبی (رو و پشتی) تشکیل حلقه می دهند. در صورتی که میله راهنمای ۵ بر عکس مبله راهنمای ۳ نخهای خاب ۳۸ را ابتدا روی سوزنهای عقبی و سپس روی سوزنهای جلویی تغذیه می کند.
بنابراین با انجام مراحل فوق در واقع دو ساختار زمینه تشکیل شده و با کشیده شدن بخشهای ۳۶s، ۳۸۶ از نخهای خاب بین حلقه سوزنهای متوالی مربوط به آنها در ساختارهای زمینه جلو و عقب، دو ساختار زمینه در این نوع پارچه های سه بعدی با یک فاصله موازی به یکدیگر متصل می شوند [۶].
همانطور که در شکل ۷ مشاهده می شود ساختار حلقه های مربوط به نخ های خاب ۳۶ ، ۳۸ باعث می شوند تا هر نخ خاب از هر دسته نخ خاب (دو دسته نخ خاب موجود) حلقه های متوالی تشکیل دهند و از حلقه سوزن های متناوب تشکیل شده در ردیف های فاصله دار از رجهای متوالی یکی از ساختارهای زمینه جلو یا عقب به طرف حلقه سوزن های تشکیل شده در یک ردیف از رجهای متوالی ساختار دیگر کشیده شوند. بنابراین انتظار می رود که بتوان با ایجاد تفاوت در میزان فاصله بین ردیف های فاصله دار از حلقه سوزن های تشکیل شده توسط نخ خاب، ضخامت پارچه های سه بعدی را تغییر داد. در واقع حلقه های n ‘ ، ۳۶ n ۳۶ از نخ خاب ۳۶ و حلقه های 1 ۳۸، ‘۳۸n از نخ خاب ۳۸ متناوبا تشکيل می شوند، اما در تصویر آینه ای، حلقه های متناوب ۳۶n، ۳۸ از هر رج از ساختار زمینه رو (جلوئی) بین ردیف های با فاصله تشکیل می شوند و حلقه های فاصله دار’ ۳۸n ‘ ، ۳۶ n در یک ردیف معمولی از رجهای متوالی از ساختار زمینه عقبی تشکیل می شوند. ساختار حلقه ای نخهای خاب موجود باعث می شوند تا بخشهای نخ های خاب یعنی ۳۸s ، ۳۶s بصورت یک تراورس زاویه دار بین دو ساختار زمینه جلوئی و عقبی کشیده شده و در نهایت منجر به تشکیل یک هرم خرپا مانندی می شوند که شامل ۴ بخش خاب است. هر جفت از بخش خاب نیز شامل هر دو دسته نخ خاب موجود میباشد [۶]
این سیستم خرپائی تشکیل شده از بخشهای (اجزاء) نخهای خاب، ساختارهای زمینه جلو و عقبی پارچه را در یک حالت موازی و فاصله دار از یکدیگر نگه می دارد. بنابراین این نوع پارچه ها با یک قابلیت ارتجاعی کافی برای یک درجه فشردگی معین در عرض، قابل تولید هستند.
در اشکال ۸ و ۹ که سطح مقطع های رجها و ردیف های ساختار پارچه نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می شود، هرم تشکیل شده، بصورت خرپاهای سه گوشی (مثلثی) عمل می کند که باعث استحکام بخشیدن به ساختارهای موازی و فاصله دار دو پارچه زمینه شده و علاوه بر این باعث می شود تا هنگامی که نیروهایی در جهات موازی با ساختارهای زمینه به پارچه اعمال می شود این ساختارها در برابر حرکت برشی مقاومت کنند، و این در صورتی است همچنان قابلیت فشردگی و ارتجاعیت خود را نیز حفظ می کنند. بنابراین انتظار می رود، در ساختارهای ۷ میله ای که در آن از سه دسته نخ خاب استفاده می شود، خصوصیات ارتجاعیت، فشردگی و مقاومت برشی نیز افزایش یابد [۶]
جسم یک نمونه با سه دسته نخ خاب و ۷ میله راهنما
یک مثال از یک پارچه سه بعدی با سه دسته نخ خاب و ۷ میله راهنما در اشکال ۱-۱۰ تا ۱-۱۳ نشان داده شده است. در این نمونه نیز مانند مثال قبل، میله راهنماهای ۱، ۲ ، ۶ ، ۷ نخهای زمینه والاستیک را روی میله سوزنهای جلو و عقب تغذیه کرده با این تفاوت که در این جا سه دسته نخ خاب ۱۳۶، ۱۳۸، ۱۳۹ وجود دارد که به ترتیب بوسیله سه میله راهنمای ۳۴ و ۵ بین میله سوزنهای عقب و جلو ۴۴، ۴۶ تغذیه می شوند.
در شکل ۱۱، فقط یک نخ خاب از دسته ۱۳۶، یک نخ خاب از ۱۳۸ و یک نخ خاب از ۱۳۹۰ به وضوح نمایش داده می شوند.
شکل 10. ساختار حلقه ای نمونه با 7 میله راهنما [6]
شکل 11. تصویر سه بعدی نمونه [6]
شکل 12. نمای عرضی نمونه [6] |
شکل 13. نمای عرضی دیگری از نمونه [6] |
مانند مثال قبل ساختار حلقه ای هر نخ خاب ۱۳۶ حلقه های متوالی ۱۳۶n را در رجهای متوالی از ساختار زمینه جلوبين ردیفهای فاصله دار، مثلا ردیفهای W1 , W3 و حلقه های با فاصله ‘۱۳۶n را در رجهای متوالی از ساختار زمینه عقبی و در یک ردیف مانند w2 ایجاد می کند. حلقه های ۱۳۸n و ‘۱۳۸n از نخ خاب ۱۳۸ نیز به همین صورت تشکیل می شود. اما نخهای خاب ۱۳۹ در یک توالی از حلقه سوزنهای ۱۳۹n ‘ ، ۱۳۹n تشکیل حلقه زنجیر می دهند در واقع حلقه های ۱۳۹n در یک ردیف از رجهای متوالی از ساختار زمینه جلوئی تشکیل شده و حلقه های «۱۳۹ نیز بطور مستقیم مطابق با همان ردیف در ساختار عقبی تشکیل می شوند.
در نتیجه می توان گفت، بخشهای خاب ۱۳۶۶، ۱۳۸۵، ۱۳۹s از حلقه های تشکیل شده از نخهای خاب در بین دو ساختار زمینه یک شکل هرمی ایجاد می کنند. که این شکل هرمی در مقایسه با هرم تشکیل شده در نمونه قبل، توسط شش بخش خاب از نخهای خاب است که شامل یک جفت بخش خاب 5 ۱۳۶ ، یک جفت بخش خاب s ۱۳۸ و یک جفت بخش خابs ۱۳۹ می باشد، شش بخش خاب از شش حلقه سوزن جدا از هم مربوط ۱۳۶، ۱۳۸۸، ۱۳۹n از ساختار زمینه جلو تشكيل شده و با با یکدیگر در حلقه سوزنهای ‘ ۱۳۸n ‘ ۱۳۶n ، «۱۳۹ از ساختار زمینه عقبی تلافی می کنند. آنچنانکه مشاهده می شود، آرایش هرمی ایجاد شده توسط بخشهای (اجزاء) خاب در نمونه پارچه با سه دسته نخ خاب کوتاهتر از نمونه قبل با دو دسته نخ خاب) می باشد و بنابراین ضخامت نسبتا کمتری در این پارچه سه بعدی ایجاد می شود. در واقع همانطور که قبلا اشاره شد با اضافه شدن سومین سری از نخهای خاب، پارچه سه بعدی تولید شده درجه بالاتری از مقاومت فشاری را از خود نشان میدهند و این در حالی است که ارتجابت و برگشت پذیری در برابر فشردگی این پارچه ها نیز بیشتر است. به علاوه مقاومت برشی دو ساختار زمینه نیز در آنها افزایش می یابد [۶]
بررسی خصوصیات برتر پارچه های اسپیسر و چگونگی تغییر آنها
پارچه های اسپیسر علاوه بر دارا بودن تمامی خصوصیات یک پارچه حلقوی معمولی از خصوصیات ویژه ای نیز بهره مند می باشند [۲]. در واقع ساختار حلقه ای نخهای خاب در اتصال با حلقه نخهای زمینه و قابل کشش (الاستیک) در دو ساختار زمینه، باعث شده تا این پارچه ها قابلیت کشش، مدول، استحکام، قابلیت فشردگی و برگشت پذیری قابل مقایسه ای با فومهای مرتجع معمولی داشته باشند. و در عین حال نفوذ پذیری هوا و رطوبت بیشتری نسبت به فرمهای معمول داشته باشند. در این نوع پارچه ها همچنین امکان توزیع بسیار یکنواخت فشار وجود دارد. (شکل ۱۴) [9]
بعلاوه ساختار هرمی تشکیل شده از نخهای خاب و بخصوص آرایش های زاویه ای متفاوت ایجاد شده توسط اجزاء خاب باعث شده تا این پارچه ها در برابر حرکت برشی نسبی دو ساختار زمینه در جهات موازی با ابعاد طولی و عرضی، حتی در نمونه های نسبتا ضخیم مقاومت خوبی داشته باشند، چرا که اساسا تاثیرات نامطلوب برش با افزایش ضخامت پارچه، افزایش می یابد.
شکل 14. توزیع فشار در پارچه های اسپیسر [9]
بنابراین وبدلیل قابلیت کشش، فشردگی و خاصیت ارتجاعی بیان شده، از این نوع پارچه ها می توان در زانوبندها و به منظور ایجاد محافظت بیشتر زانو در مقابل پیچ خوردگی و دیگر حرکتهای غیر معمول استفاده شود، با این تفاوت که در این نوع زانوبندها، نقصهای موجود در موارد قبل یعنی ایجاد تعرق زیاد و گرمای بیش از حد وجود ندارد [۲] دیگر مزایای عمومی این پارچه ها در جدول ۲ آمده است [۲]. از طرفی ضخامت موردنظر در این پارچه ها را می توان با انتخاب ساختار حلقه ای خاص بکار برده شده برای نخهای خاب، کنترل کرد. و یا بطور دقیق تر، با افزایش یا کاهش تعداد ردیف های فاصله دار در حلقه سوزن های تشکیل شده توسط نخ خاب، ضخامت پارچه های سه بعدی تغییر می یابد. اشخاص ماهر در صنعت نیز می توانند با تنظیم صفحه درجه بندی شده در ماشین های راشل، فاصله بین میله سوزنهای عقب و جلو را تغییر داده تا ضخامت مورد نظر حاصل شود. با این تنظیمات، پارچه های سه بعدی در حال حاضر می توانند بطور انتخابی با ضخامت های متفاوت بین تقريبا ۲-۳ میلیمتر تا تقريبا ۲۰-۳۰ میلیمتر و یا بالاتر تولید شوند [۶]. (شکل ۱۵)
شکل 15. نمایی از یک پارچه اسپیسر با ضخامت بیش از 15 میلی متر [10]
از طرف دیگر هنگامی که این پارچه ها از حالت محدود شده روی عرض ماشین به حالت استراحت با عرض آزاد می رسند یک کاهش نسبتا زیاد در عرض پارچه مشاهده می شود. بهمین جهت انتظار می رود یک تثبیت حرارتی تحت یک کشش جزئی، به عنوان یک مرحله تکمیلی برای این نوع پارچه ها مطلوب باشد. برای این منظور پارچه مورد نظر در شرایط کششی از پیش تعیین شده، کشیده شده و در جائی که پارچه به یک درجه ( میزان مطلوب از قابلیت کشش ، قابلیت فشردگی و برگشت پذیری می رسد تثبیت می شود . این مرحله تکمیلی در تاثیر بسیار مطلوب در این پارچه ها ایجاد می کند، یکی آنکه باعث می شود تا خصوصیات فیزیکی این پارچه ها را بتوان بطور مهندسی انتخاب کرد و همچنین باعث می شود تا نخهای خاب منو فیلامنتی به درون پارچه جمع شوند و این در واقع باعث می شود تا اثر نخهای خاب روی سطوح پارچه کاهش یابد.
مزیت دیگر پارچه های سه بعدی حال حاضر، امکان رنگرزی انتقال حرارتی آنهاست. این موضوع توانائی رنگرزی مستقل یک یا دو روی پارچه را با الگوی مطلوب، فراهم می کند. نخهای زمینه در ساختار جلو و عقب می توانند با انتقال حرارت در صفحه تار در طی فرآیند آماده سازی مقدماتی تار قبل از بافت، رنگی و با چاپ شوند تا الگوی مطلوب در پارچه نهائی ایجاد شود. فرآیند تیت حرارتی نیز با کاهش نمود بیرونی نخهای خاب مونوفلامنتی در روی سطوح پارچه باعث اصلاح شدت چاپ با رنگ در ظاهر ساختارهای زمینه می شود [۶].
جدول 2. مزایای پارچه های اسپیسر [2]
کاربرد پارچه های اسپیسر
اهمیت بیشتر پارچه های اسپیسر بدلیل جایگزین شدن آنها به عنوان فرمهای معمولی است. در فرمهای معمولی اشکالات مهمی از قبیل قابلیت آتش گرفتن، ضعف در مقابل فشار و جهندگی و لایه لایه شدن وجود دارد، که این قبیل اشکالات در این نوع پارچه ها بر طرف شده است. [۶]. از طرفی خصوصیات متفاوت بیان شده در این نوع پارچه ها زمینه کاربردهای متنوعی را برای آنها در صنایع مختلف فراهم کرده است. در اینجا به توضیح برخی از مهمترین آنها پرداخته می شود.
صنعت اتومبيل
یکی از مهمترین کاربردهای این نوع پارچه ها استفاده از آنها به عنوان روکش انواع صندليها بخصوص صندلی اتومبیل
می باشد (۱۱) (شکل ۱-۱۶) در روکش صندلیهای اتومبیل چند فاکتور بسیار مهم مدنظر است:
١-از نظر رنگ و ساختار ظاهر زیبا باشد و دارای پتانسیل ایجاد طرحهای کوچک و چند رنگی باشد
۲- نرم و راحت بوده
۳- در یک نگاه شیه پارچه های بافته شده باشد.
بدلیل تکنولوژی بکار رفته در تولید پارچه های اسپیسر و امکان استفاده از تعداد بیشمار میله راهنما برای ایجاد طرحهای جالب و قابلیت بافت یک رنج از انواع نخها، امکان دستیابی به تمامی این موارد وجود دارد[۲]
شکل ۱۶- کاربرد پارچه های اسپر به عنوان روکش صندلیهای اتومبیل [۱۲]
بعلاوه سپر کوله شدن هوای موجود در بین لایه های موجود در این نوع پارچه ها موجب احساس راحتی در نشستن شده [۳] و با جذب فشار و ایجاد یک تهريه دائمی و ثابت از عوارض نشستن طولانی مدت بر روی این صندلی ها کاسته می شود [۱۱]بعلاوه با ایجاد صندلی های اتومبیل با این ساختار جدید، بازیافت محصولات در انتهای عمر مفید آنها آسان خواهد شد.
کاربردهای پزشکی
وجود خصوصیاتی از قبیل تنظيم گرما و رطوبت در این نوع پارچه ها کاربرد آنها را برای مصارف مختلف پزشکی مناسب ساخته است. در واقع پارچه های اسپیسر یک کلید برای توسعه منسوجات پزشکی است زیرا در این نوع پارچه ها توزیع بسیار یکنواخت فشار امکان پذیر می باشد. همچنین بسته به انتخاب موئینگی والیاف سطحی انتقال مایعات از طریق پارچه افزایش می یابد. و بنابراین به عنوان بانداژ زخمهای مزمن استفاده می شود. زیرا یکی از موارد مهم در بهبود زخمهای مزمن کاهش فشار به قسمت جراحت دیده میباشد [۲]. بنابراین احتياج واقعی برای کاربرد منسوجات مختلف در کاربردهای پزشکی که بیشتر به منظور رسیدن به حالت مطلوب تقلیل (رهائی از فشار و حالت مطلوب توزیع فشار، دفع مایعات و حفظ مطلوب حرارت بدن بیمار در طول دوره درمان می باشد توسط این نوع پارچه ها حاصل می شود .
نتایج ارائه شده در این زمینه نشان می دهد فشار ناشی از به پشت خوابیدن بروی قسمتهای مختلف بدن بیمار توسط پارچه های اسپیسر به میزان بیشتر از ۲۵% کاهش داده می شود بدین طریق احتمال ایجاد زخم های بستر نیز کاهش می یابد. از پارچه های اسپسر همچنین در ترمیم استخوانها[۱۱] و جلوگیری از ایجاد زخم بستر و زخمهای مزمن ناشی از فشار در مورد بیمارانی که برای مدت طولانی بستری هستند، همچنین برای کاربردهای جراحی نیز استفاده می شود [۳]. بطور مثال به منظور رهائی بیمار از فشار اعمال شده از یک پارچه اسپیسر با فرم ساعت شنی استفاده می شود. این پارچه در بین دو پای بیمار قرار داده می شود و همراه با غلتیدن بیمار، به همان سمت می چرخد. بنابراین احتیاجی به بستن و محکم کردن آن نیز وجود ندارد. (شکل ۱۷)
شکل ۱۷- کاهش فشار در اعضاء بيمار با کاربرد پارچه های اسپر[۱۳]
بانداژهای ساخته شده از ساختارهای اسپیسر نیز در درمان تورم مزمن سیاهرگها و غدد لنفاوی نیز مناسب میباشند [۱۴] کاربرد دیگر این نوع پارچه ها در پزشکی، استفاده از آنها در سیستمهای درمانی جلدی یا پوستی (تی. تی. اس) است. این سیستمها پلاستر هایی هستند که محتوی مواد فعالند و دارو را از طریق پوست به درون بدن منتقل می سازند. منسوجات بکار رفته برای این سیستمها به عنوان بستر های حامل دارو بایستی یک غشاء نفوذ پذیر نسبت به بخار آب و غیر قابل نفوذ نسبت به آب باشند که به علت خصوصیات تعديل رطوبت و حرارت موجود در این پارچه ها برای این منظور مناسب هستند [۱۵].
ژئوتکستایل، مهندسی راه و ساختمان و حفاظت و نمبر سازی محیط زیست
ژئوتکستایل شامل مواد نساجی قابل نفوذی است که برای استفاده در کاربردهای مهندسی راه و ساختمان مانند کنترل فرسایش، تقویت خاک، فیلتراسیون و جداسازی طراحی می شوند. کاربرد پارچه های اسپیسر به عنوان ژئو تکستایل بیشتر به منظور رشد سریع منسوجات تکنیکی می باشد که در این زمینه پارچه های اسپیسر یک فرصت استثنائی برای تولید ژئوتکستایل هائی با ساختمان های استثنائی ایجاد می کند. در این پارچه ها با ایجاد دو لایه خارجی با ساختارهای کاملا متفاوت از قبیل یک شکل مشبک قابليت بالائی در جذب آلودگی ها در آنها بوجود می آید. یک کاربرد ویژه حفاظتی پارچه های اسپیسر تهیه شده از پلی اورتان در سیستم فیلتراسیون عمودی است که برای کاربرد در موارد ساختمانی است که می تواند در مقابل یک ساختمان و آب قرار گیرد و سپس آب موجود را تخلیه کند [۲]
تقویت عناصر سیمانی و بتنی
مواد ساختمانی نظیر سیمان و بتن، نیاز به تقویت دارند تا بتوانند تنشهای بالا را تحمل کنند. این امر معمولا بوسیله فولاد
انجام می شود. اما اخیرا از محصولات نساجی مانند پارچه های اسپیسر برای این منظور استفاده می شود که مزایای زیادی در این رابطه وجود دارد.
منسوجات سه بعدی می توانند مطابق با محصول نهایی طراحی شده و بطور مستقیم به عنوان عناصر دیوار در ساختمانها بکار روند. تکنولوژی تولید پارچه های اسپیسر، قابلیت عظیمی در تولید ساختارهای سه بعدی تقویت کننده ایجاد کرده است. دیده شده که این نوع پارچه ها با الیاف مناسب و ژئومتری خاص خود می توانند کارائی مکانیکی کامپوزیتهای سیمانی را نسبت به نخهای مستقیم که به فرم پارچه نیستند، به میزان بیشتری بهبود بخشند [۱۶]
کاربردهای ایمنی و محافظت
ماشین های حلقوی دارای قابلیت تولید پارچه هائی با استفاده از الیاف با کارائی های بسیار بالا مانند الیاف شیشه ،نومکس، کولار می باشند. کاربرد این قبیل الیاف در پارچه ها آنها را در مقابل آتش و حرارت بی نهایت زیاد، مواد شیمیائی ، گازهای خطرناک، خطرات الکتریکی و مکانیکی، آلودگی های رادیواکتیو ،نوسانات فشار، سرمای بسیار شدید ، ویروس و باکتری و خطرات بالستیک محافظت می کند [۲] بنابر این پارچه های اسپیسر مواد مناسبی برای تولید لباس های آتش نشانان و همچنین برای سرویسهای پلیسی و اورژانسی هستند [۳].
لباسهای ورزشی
همواره تعداد ورزش های مختلف بصورت جهانی افزایش می یابد بنابراین تقاضا برای کفش و لباسهای ورزشی مناسب نیز افزایش می یابد. در تمامی این لباسها بایستی همواره کسب بالاترین میزان راحتی از نظر دما رطوبت در نظر گرفته شود[۲] پارچه های اسپیسر بدلیل وزن سبک، حجم بالا، فترى بودن و قابلیت شستشو به عنوان جانشینی برای فرمهای چند لایه در کفشهای ورزشی کاربرد زیادی دارند [۳]
در پارچه های اسپیسر تولید شده بدلیل داشتن لایه های متفاوت می توانند خواص متفاوتی را ارائه دهند. بطور مثال لا به نزدیک به پوست می تواند هیدروفوب (آبگریز) باشد، لایه وسطی می تواند قابل نفوذ بوده و به عنوان منتشر کننده عمل کند و لایه خارجی نیز می تواند هیدروفولیک ( آبدوست بوده و بدین وسیله انرژی حرارتی جذب و بخار شود [۲]. کاربرد مفید دیگر پارچه های سه بعدی برای تولید وسایل محافظ دست و پا مانند زانو، آرنج و بستن مچ پا و پیچیدن دیگر اعضاء بدن و دست و پای ورزشکاران می باشد [۶]
نتیجه گیری
پارچه اسپیسر از دو بافت جداگانه تشکیل شده است که از طریق نخ یا الیاف خاصی به هم متصل می شوند. فاصله بین این دو بافت، لایه ای از هوا ایجاد می کند که عایق بوده و درجه حرارت آن را تنظیم می کند. تغییر ساختار نخ یا الیاف میانی باعث تغییر میزان هوای موجود میشود. نخی که برای اتصال دو پارچه استفاده میشود پایدار و مقاوم در برابر فشار میباشد که اسپیس نامیده میشود. پارچه اسپیسر کاملا انعطاف پذیر، مرتجع، تنفس پذیر و نرم میباشد و در انواع رنگ، طرح، بافت و وزن وارد بازار میشود. پارچه اسپیسر با توجه به اینکه ساخت آن فوق العاده کاربردی است، به عنوان ژئوتکستایل نیز کاربرد دارد. از آنجایی که برای لباس زیر، لباس راحتی و ورزشی نیاز به پارچه ای داریم که درجه حرارت بدن را تنظیم کرده و خاصیت تنفس پذیری و جذب رطوبت بالایی داشته باشد این پارچه میتواند فوق العاده کارامد باشد. به دلیل وجود لایه های هوا در این پارچه، به منظور کاهش اثر گرما میتواند به عنوان محافظ خوبی در لباس های آتش نشانی مورد استفاده قرار گیرد.
منابع
[1] LIU,Y., Lv,L., SUN,B., HU,H., GU,B., “Dynamic Response of 3D Biaxial Spacer Weft-knitted Composite under Transverse Impact”, Journal of Reinforced Plastics and Composites, vol. 25(15), 2006.
[2] Bruer,SH.M., Powel,N., Smith,G., “Three-dimensionally Knit Spacer Fabrics: A Review of Production Techniques and Applications “, J . of textile and apparel,technology and management .,Vol.4, 2005.
[3] http://www.terrot.de/aktuelles/en/berichte/04-05.asp
[4] Wollinaa,U., Heideb,M., Müller,W., Obenauf,D., Ashc,J.,”Functional Textiles in Prevention ofChronic Wounds,Wound Healing andTissue Engineering” Curr Prob Dermatol.,vol.31, pp82-97, 2003.
[5] http://www.TextileWorldAsia.com
[6] Robert,T., Kowalski, Mike.S., “Warp knitted textile spacer fabric, method of producing same, and products produced therefrom”, 1993
http://www.freepatentsonline.com
[7] Heide,M., Siegert.D., Morhring,U., “Development of functional Warp Knitted spacer fabrics as operating theatre table covers”, Melliand English,Vol. 3, 2002.
[8] Offermann,P., Hoffmann,G., Lepikhova,E., “new types of warp knitted spacer fabric structures with variable characteristics”, Melliand English.,Vol.3, 2002
[9] http://www.winhealt.co.uk
[10] http://www.liba.de
[11] “When the Seat Starts to Perspire, the Climatic Comfort of Car Seats” , Kettenwrik-Praxis, Karl Mayer, vol. 2, PP.20-21, 2005.
[12] http://www.sportomotoring.com
[13] http://www.backsmart/leg-spacers.htm
[14] Wollina,U., Heide,M., Swerev.M., “Spacer fabrics-A Potential Tool in the Prevention of Chronic Wounds”, Exogenous Dermatology,physical,chemical,biological , vol.1, No.6, 2002.
http://content.karger.com/produkteDB/produkte.asp.
[15] Scheibner,W., Fauth,Ch., and et.al., “Medication from 3D-Plasters,Warp Knitted Spacer Fabrics as Textile Carriers”, Kettenwrik-Praxis, Karl Mayer, vol.3, PP.30,2004.
[16] “Spacer Fabrics for Thin Walled Concrete Elements”, 6th RTLEM symposium on fiber-Reinforce